
ساعت ۱۲:۲۰ هفتم بهمن ماه ۱۴۰۲
تعمیرات خونه کم و بیش انجام شده ،
بابای مهدیه چند روزی مهمونمون بود و کلی کمک کرد بهمون و دیشب هم بردیم گذاشتمش راه آهن و راهی مشهد شد .
ده اسفند آزمون پره هست و جفتمون اصلا درست حسابی درس نخوندیم تا به امروز .
سوال اینه ، حالا چی ؟
کارای مقاله هام کلی مونده و باید یه برنامه ریزی درست حسابی بکنم .
نگران پاسی آزمون پره نیستم . پاس کردنش کاری نداره ، تو این مرخصی هم استراحت کردیم و از فضای تاکسیک پزشکی کمی دور شدیم ، تو کله ام کلی فکر و اضطراب و نگرانیه اما من قوی تر از این حرفام .
باید سعی کنم یه روتین موقت نسبتا فشرده برای این یک ماه بسازم
صبح ها زودتر بیدار شم
گوشی رو بذارم کنار و اضطرابم رو هم کنترل کنم و به تغذیه ام بیشتر اهمیت بدم
اینارو اینجا مینویسم که فقط یکم ذهنم نظم بگیره و نگرانیش کمتر بشه
شاید بعد پره با مهدیه رفتیم کیش ! خیلی وقته سفر نرفتیم و خیلی مشتاقم براش.
همین ؛)
تا بعد