مسئولیت کار خودت را بپذیر

ساعت ۱۵:۵ جمعه نوزدهم اسفند ماه ۱۴۰۱

روز‌جمعه‌ای گفتیم بریم بیرون ناهار بخوریم ، تلفنی سفارش دادیم و بعد که رسیدیم بیرون تو ماشین منتظر آماده شدن غذا بودیم . میون صحبت در مورد خرید لوازم آرایشی که مدنظرش بود گفت چقدر همه چی گرون شده ، خوش به حال اونایی که درآمد به پوند دارند می‌تونند اینا رو راحت بخرن و پولی نیست براشون ، در جواب گفتم آره ولی خب الان شرایط برای همه سخت شده و چاره‌ای نیست،‌ در جواب گفت چقدر حرفت احمقانه‌‌ست! خیلی کشیده و بلند و شفاف .

این آغاز یک جنگ بزرگ بود .

پایان

Written by

دیدگاهتان را بنویسید