آتش بس

ساعت ۱:۱۴ دوشنبه دهم مهر ماه ۱۴۰۲

پایان بخش اعصاب مصادف شد با پایان استاژری .

پاره‌ام پاررره ! جر وا جر !

یه مدت نیاز دارم خودمو جمع و جور کنم .

شدیدا نیاز به بازبینی به تعریف برخی انتظاراتم از زندگی دارم .

مطمئنم حمیدی که ازین دوره میاد بیرون خیلی متفاوته با پسری که الان داره این متن رو می‌نویسه.

فعلا اعلام آتش بس کردم و از جنگ درونی دست کشیدم.

وقت اینه با خودم و زندگی آشتی کنم .

شاید قدم اول این باشه روی نگاهم به مواردی که بهم اضطراب می‌دن بیشتر فکر کنم و راه حل های جایگزین براشون پیدا کنم.

مسائل مالی و جیب خالی شاید مهم ترینش باشه و سخت ترینش .

پس انداز کردن رو باید خیلی جدی از دوباره شروع کنم . یه حاشیه امنی برای خودم بسازم .

این چند ماهه که مثل جهنم گذشت . شاید یکم اوضاعم بهتر شد برم دنبال کار دیگه غیر از اتاق عمل .

لایف استایلم خیلی نیاز به تغییر داره، از ساعت و کیفیت خواب بگیر تا ترک فست فود و ورزش و کم کردن وزن.

خیلی کار دارم با خودم …

سعی می‌کنم رشد کنم تو این مسیر

پایان .

Written by

دیدگاهتان را بنویسید